هنگامی که ای مولای من، به گناهان و لغزشهای خود نگاه کنم به وحشت و دهشت میافتم، و وقتی که نگاه به کرم و جود تو کنم و بخشش تو، به طمع میافتم. پس اگر عفو کنی و از من بگذری، بهترین رحمت آورندگان خواهی بود، چون عفو کردی از کسی که از وجودش گناه و لغزش سر میزند، و اگر عذاب کنی که بر این عذاب، ظالم و ستمگر نمیباشی.
خدمت رفقا در شبهای گذشته عرض شد که: گناه عبارت است از همان حقد قلبی و نیت استکبار و استنکار، در قبال اوامر پروردگار، و مخالفت، نسبت به رضای پروردگار، گناه به آن میگویند، نه به این عمل و فعل خارجی که از انسان سر میزند. و اگر به این عمل خارجی گناه گفته بشود از باب تسمیه مسبب، به اسم سبب، و معلوم، به اسم علّت، و متأثّر به اسم مؤثّر است.
در واقع میبایستی این صفت و این اسم روی آن حالت باطنی انسان برود و آن علّت برای این عمل خارجی باشد، بعد چون این عمل خارجی از آن مرتبه نفس، نشأت گرفته، لذا به آن عمل خارجی گناه گفته میشود. و دلیل بر این مسئله این است که، وقتی برای انسان روشن بشود که این عمل خارجی، یک علّت دیگری داشته، یک جهت دیگری داشته، غیر از آن چه که انسان تصوّر میکرده، یک مرتبه حال انسان عوض میشود، میگوید: این که اشکال ندارد، این که تقصیر ندارد، با این که عمل انجام شده، فرض کنید که یک شخصی وارد یک منزلی میخواهد بشود، میزند و در را میشکند و وارد منزل میشود، خوب این عمل، خلاف است باید زنگ زد، اذن خواست، اجازه خواست، (یا ایها الذین آمنوا لاتدخلوا بیوت النبی الا ان یوذن لکم) هر وقت میخواهید، داخل منزل بشوید، باید اذن بطلبید. کاروانسرا نیست که همین طوری سرتان را بیاندازید عین چهار پا بروید تو! حساب کتاب دارد، چیز دارد، (الّا ان یوَذنَ لَکم) بعد از این که به شما اذن داده شد، آن هنگام وارد شوید، منزل که انسان میخواهد برود، منزل افراد، حریم شخصی افراد است، و انسان حق ندارد، وارد حریم شخصی دیگری بشود، نمیتواند وارد حریم شخصی دیگری بشود، و این حرام است، و باید اجازه بگیرد و بعد وارد شود.
دستگیری امام علیه السلام براساس میزان همت و طلب افراد – ابو حمزه ثمالی